ادب
ادب
آورده اند روزی روزگاری در عهد قدیم دو کس از دیار مال فروشان عزم سفر کردند بار گران پشت خر نمودی و طریقت بپیمودند چون مشقت راه هموار آید شرح حال نمودی و غافل از خر خویش وصف اوصاف کردند که در
نویسنده:م دبيري
برچسب: ،
ادامه مطلب
داستان هاي كوتاه فارسي
ادب
آورده اند روزی روزگاری در عهد قدیم دو کس از دیار مال فروشان عزم سفر کردند بار گران پشت خر نمودی و طریقت بپیمودند چون مشقت راه هموار آید شرح حال نمودی و غافل از خر خویش وصف اوصاف کردند که در
نویسنده:م دبيري
___
می گفت:
آرامش واقعی ، در همین با هم بودن هاست
اما همین امروز،
دقیقا همین امروز
از همسرش جدا شد
___
حوصلش سر رفته بود
با خواهر کوچکترش
که بیماری قلبی داشت شوخی کرد....
آره
به همین
نویسنده:ابوالقاسم کریمی
گزارش هواشناسی دل- شب قبل از چله سال ۱۳۸۷ ساعت ۲۰:۳۰ تهران-ترمینال جنوب
ساعت می زد به نام ملاقات مادر و به کام فاصله ی ۱۳ ساعته ی تهران تا مشهد. من همه رفتن بودم اما هرچه قدر در ترمینال دایره ای
نویسنده:سیدمصطفی سراب زاده
خیابان شلوغ بود. کنار خیابان بساط هندوانه، انار و تنقلات شب یلدا ولی بیشتر عابرین فقط تماشاگر بودند. دلشان می خواست برای خانواده هایشان خرید شب یلدا کنند ولی چه فایده وقتی پولی ته جیب نمانده
نویسنده:حمید جعفری
اگر سد نبود ، دریاچه زنده بود
برای کاهش بحران آب اول دریاچه را نابود کردند
زیست شناس میگفت:قطرات باران دریا هستند
جارو برقی با شکم خالی بهتر کار میکند
خط فقر نزدیکتر از خدا به ماست
از نظر
نویسنده:ابوالقاسم کریمی
به تنها چاه کندن عادت داشت.هنوز آنقدر پیر نشده بود که نتواند تنهایی از پس کارهایش بربیاید.قبل از آمدنش به روستا،هیچ کار یدی نکرده بود اما،زندگی همین است.عادت.آدم به هر چیزی عادت می کند و عادت
نویسنده:آرش خرم فر
با اخرین بوق بالاخره تماسم را جواب داد با خروش غرید:
-متوجه نیستی کار دارم رگ باری زنگ می زنی ... دِ یِلا کارتو بگو ?!
با غم به چهره ی خندانش نگاه کردم بارها به اش شک کرده بودم اما برایم غیر باور
نویسنده:مهوش محمدی گورداگونی
_________________
دوباره زن و شوهر با هم دعوا کردند این بار بر سر خاطرات نداشته دوران نامزدی.
_________________
.هیچکس کمکش نکرد تا اینکه زیر سرما مرد اما عکسی که از جنازه اش گرفتند میلیون ها لایک
نویسنده:ابوالقاسم کریمی
پسرک قصه ی ما
قد رشید
بالابلند
سینه سپر
چشم عسل
همدم بی کسی ها
پاک و بی ریاح
دل مهربون و باوفا
یه قصه ی درسته و بی غصه نقل عاشقانه هاش
روی سفید
موی بلند
موج بور موهاش روی شانه
نویسنده:شهروز براری صیقلانی
+ازت یه سوال دارم
_باشه ، خوب بپرس
+با اینکه گاوا زورشون خیلی بیشتر از آدماس
چرا نیمتونن از خودشون در برابر سر بریده شدن توسط آدما
دفاع کنند.
_ خوب ، چون شاختشونو وقتی خیلی کوچیک هستن قطع میکنن
نویسنده:ابوالقاسم کریمی